پايان تاريخ

همه اديان الهي و بيشتر مکاتب بشري، درباره پايان تاريخ، اظهار نظر کرده اند. در همه پيش گويي هاي مربوط به آخِرُالزّمان، خبرهاي وحشتناک و نگران کننده اي وجود دارد ولي اغلب بر اين امر اتّفاق نظر است که پايان کار بشر، روشن و سعادت آميز است. در تمام فرقه ها و مذاهب اسلامي، کم و بيش سرانجام سعادت مند بشر پيش بيني شده است.در متون زرتشتي (از آيين هاي باستان) به صراحت از دوره طلايي بشر در پايان جهان ياد شده که به آشوب ها و بلاهاي بسيار مسبوق مي گردد و با ظهور واپسين منجي (سوشيانس) محقّق مي شود.در آيين هندوان نيز هر دوره انساني به چهار قسمت تقسيم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدريجي معنويت اوّليه است و از آن، به عصر ظلمت تعبير مي شود؛ سپس منجي بشر ظاهر شده و با فروپاشي جوامع انساني و از بين رفتن شرارت ها، دوره اي نو آغاز مي گردد.در متون بودايي نيز از اين دوره، سخن به ميان آمده است. در اديان ابراهيمي - بيش از آيين ها و مکاتب ديگر - بر دوره طلايي بشر در پايان تاريخ، تأکيد شده است. در عهد عتيق، برقراري سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پيش بيني شده که به وسيله «مسيح» محقّق مي شود.در عهد جديد نيز به اين مطلب پرداخته شده و مکاشفه يوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخِرُالزّمان، اختصاص يافته و در پايان آن، به برقراري صلح و آرامش جهان تحت حاکميت مؤمنان اشاره شده است.در ميان مکاتب بشري،پيش بيني هاي «رنه گنون» (عبدالواحد يحيي) از افول و فروپاشي تمدّن مادّي غرب و ظهور مجدّد حقّ و حقيقت - که با نظر به داده هاي آيين هاي باستان و اديان ابراهيمي ارائه شده - خبر مي دهد.نظريّه پايان تاريخ «فوکوياما» پيروزي نهايي نظام غربي و حاکميّت ابدي آن بر سرتاسر جهان را پيش بيني کرده است و نظريّه «برخورد تمدّن ها» از «هانتيگون» جنگ جهاني تمدّن ها و نظم جهاني نوي بر اساس مرزهاي تمدّني را در پايان اين دوره از جهان، پيش بيني مي کند.